دعاى كميل
و آن از ادعيه معروفه است و علامه مجلسى (ره ) فرموده كه آن بهترين دعاها است و آن دعاى خضر عليه السلام است حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام آن را تعليم كميل كه از خواصّ اصحاب آن حضرت است فرموده در شبهاى نيمه شعبان و در هر شب جمعه خوانده مى شود و براى كفايت از شرّ اعداء و فتح باب رزق و آمرزش گناهان نافع است و شيخ و سيّد آنرا نقل نموده اند و من آن را از مصباح المتهجّد نقل مى كنم و آن دعاء شريف اين است :
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْءٍ وَ بِقُوَّتِكَ الَّتى قَهَرْتَ بِها كُلَّشَىْءٍ
خدايا من از تو مى خواهم بحق آن رحمتت كه همه چيز را فرا گرفته و به آن نيرويت كه همه چيز را بوسيله آن مقهور خويش كردى
وَ خَضَعَ لَها كُلُّ شَىْءٍ وَ ذَلَّ لَها كُلُّ شَىْءٍ وَ بِجَبَرُوتِكَ الَّتى غَلَبْتَ بِها
و همه چيز در برابر آن خاضع و همه در پيش آن خوار است و به جبروت تو كه بوسيله آن چيره گشتى
كُلَّ شَىْءٍ وَ بِعِزَّتِكَ الَّتى لا يَقُومُ لَها شَىْءٌ وَ بِعَظَمَتِكَ الَّتى مَلاَتْ كُلَّ
بر هر چيز و به عزتت كه چيزى در برابرش نه ايستد و به آن عظمت و بزرگيت كه پركرده هر
شَىْءٍ وَ بِسُلْطانِكَ الَّذى عَلا كُلَّشَىْءٍ وَ بِوَجْهِكَ الْباقى بَعْدَ فَناَّءِ
چيز را و به آن سلطنت و پادشاهيت كه بر هر چيز برترى گرفته و به ذات پاكت كه پس از نابودى
كُلِّشَىْءٍ وَ بِأَسْمائِكَ الَّتى مَلاَتْ اَرْكانَ كُلِّشَىْءٍ وَ بِعِلْمِكَ الَّذى اَحاطَ
هر چيز باقى است و به نامهاى مقدست كه اساس هر موجودى را پركرده و به آن علم و دانشت كه احاطه يافته
بِكُلِّشَىْءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذى اَضاَّءَ لَهُ كُلُّشىْءٍ يا نُورُ يا قُدُّوسُ يا
به هر چيز و به نور ذاتت كه روشن شد در پرتوش هر چيز اى نور حقيقى و اى منزه از هر عيب اى
اَوَّلَ الاْوَّلِينَ وَ يا اخِرَ الاْ خِرينَ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَهْتِكُ
آغاز موجودات اولين و اى پايان آخرين خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را كه پرده ها را
الْعِصَمَ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ النِّقَمَ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ
بدرد خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را كه عقاب و كيفرها را فرو ريزد خدايا بيامرز برايم آن
الذُّنُوبَ الَّتى تُغَيِّرُ النِّعَمَ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُ
گناهانى را كه نعمت ها را تغيير دهد خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را كه از (اجابت )
الدُّعاَّءَ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ الْبَلاَّءَ اَللّهُمَّ اغْفِرْلى
دعا جلوگيرى كند خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را كه بلا نازل كند خدايا بيامرز برايم
كُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَ كُلَّ خَطَّيئَةٍ اَخْطَاْتُها اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ
هر گناهى كه كرده ام و هر خطايى كه از من سر زده خدايا من به سوى تو تقرب جويم
بِذِكْرِكَ وَ اَسْتَشْفِعُ بِكَ اِلى نَفْسِكَ وَ اَسْئَلُكَ بِجُودِكَ اَنْ تُدْنِيَنى مِنْ
بوسيله ذكر تو و شفيع آورم بدرگاهت خودت را و به جود و كرمت از تو مى خواهم كه مرا به مقام
قُرْبِكَ وَ اَنْ تُوزِعَنى شُكْرَكَ وَ اَنْ تُلْهِمَنى ذِكْرَكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ
قرب خويش نزديك سازى و شكر و سپاسگذاريت را بر من روزى كنى و ذكر خود را به من الهام كنى خدايا از تو
سُؤ الَ خاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خاشِعٍ اَنْ تُسامِحَنى وَ تَرْحَمَنى وَ تَجْعَلَنى
درخواست مى كنم درخواست شخص فروتن خوار ترسان كه بر من آسان گيرى و به من رحم كنى و مرا به آنچه
بِقَِسْمِكَ راضِياً قانِعاً وَ فى جَميعِ الاْحْوالِ مُتَواضِعاً اَللّهُمَّ وَ اَسْئَلُكَ
برايم قسمت كرده اى راضى و قانعم سازى و در تمام حالات فروتنم كنى خدايا از تو درخواست كنم
سُؤالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فاقَتُهُ وَ اَنْزَلَ بِكَ عِنْدَ الشَّدآئِدِ حاجَتَهُ وَ عَظُمَ
درخواست كسى كه سخت فقير و بى چيز شده و خواسته اش را هنگام سختيها پيش تو آورده و اميدش بدانچه
فيما عِنْدَكَ رَغْبَتُهُ اَللّهُمَّ عَظُمَ سُلْطانُكَ وَ عَلا مَكانُكَ وَ خَفِىَ
نزد تو است بسيار بزرگ است خدايا سلطنت و پادشاهيت بس بزرگ و مقامت بسى بلند است
مَكْرُكَ وَ ظَهَرَ اَمْرُكَ وَ غَلَبَ قَهْرُكَ وَ جَرَتْ قُدْرَتُكَ وَ لا يُمْكِنُ الْفِرارُ
مكر و تدبيرت در كارها پنهان و امر و فرمانت آشكار است قهرت غالب و قدرت و نيرويت نافذ است و گريز از
مِنْ حُكُومَتِكَ اَللّهُمَّ لا اَجِدُ لِذُنُوبى غافِراً وَ لا لِقَبائِحى ساتِراً وَ لا
تحت حكومت تو ممكن نيست خدايا نيابم براى گناهانم آمرزنده اى و نه براى كارهاى زشتم پرده پوشى و نه
لِشَىْءٍ مِنْ عَمَلِىَ الْقَبيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
كسى را كه عمل زشت مرا به كار نيك تبديل كند جز تو، نيست معبودى جز تو
سُبْحانَكَ وَ بِحَمْدِكَ ظَلَمْتُ نَفْسى وَ تَجَرَّأتُ بِجَهْلى وَ سَكَنْتُ اِلى
منزهى تو و به حمد تو مشغولم من به خويشتن ستم كردم و در اثر نادانيم دليرى كردم و به اينكه هميشه از
براي ديدن ادامه دعا به ادامه مطلب برويد
نویسنده : اميرعباس
برچسبها: دعاي كميل, دعا, كميل,
دعاى صباح
hazrateabbas.loxblog.com
به نام خداى بخشاينده مهربان
اَللّهُمَّ يا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ وَ سَرَّحَ قِطَعَ الّلَيْلِ
خدايا اى كسى كه بيرون كشيد زبان صبحدم را به بيان تابناك آن و پراكنده ساخت پاره هاى شب
الْمُظْلِمِ بِغَياهِبِ تَلَجْلُجِهِ وَ اَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَكِ الدَّوّارِ فى مَقاديرِ
تاريك را با آن توده هاى سياه سرگردانى كه داشت و محكم ساخت ساختمان اين چرخ گردون را در اندازه ها
تَبَرُّجِهِ وَ شَعْشَعَ ضِيآءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَاَجُّجِهِ يا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِهِ
و گردشهاى زيبايش و پرتو افكن ساخت تابش خورشيد را با نور فروزان و گرم آن اى كه راهنمايى كرد بر خودش
بِذاتِهِ وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَةِ مَخْلُوقاتِهِ وَ جَلَّ عَنْ مُلاَّئَمَةِ كَيْفِيّاتِهِ يا
به خودش و منزه است از هم جنسى (و مشابهت با) مخلوقاتش و برتر است از سنخيت يا چگونگيهاى عالم خلقت اى
مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ وَ بَعُدَ عَنْ لَحَظاتِ الْعُيُونِ وَ عَلِمَ بِما
كسى كه نزديك است به گمانهايى كه (درباره او) بر دل خطور كند ولى دور است از چشم انداز ديدگان و مى داند آنچه را
كانَ قَبْلَ اَنْ يَكُونَ يا مَنْ اَرْقَدَنى فى مِهادِ اَمْنِهِ وَ اَمانِهِ وَ اَيْقَظَنى
شود پيش از شدنش اى كسى كه مرا در گهواره آسايش و امنيت خود به خواب برد و براى استفاده از نعمتها
اِلى ما مَنَحَنى بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ اِحْسانِهِ وَ كَفَّ اَكُفَّ السُّوَّءِ عَنّى بِيَدِهِ
و بخششهاى بيدريغش كه به من ارزانى داشته بيدارم كرد و پنجه هاى بدخواهان را بدست قدرت
وَ سُلْطانِهِ صَلِّ اللّهُمَّ عَلَى الدَّليلِ اِلَيْكَ فِى اللَّيْلِ الاْلْيَلِ وَ الْماسِكِ
و سلطنت خويش از من بازداشته درود فرست بر آن راهنماى به سوى تو در شب بسيار تار (جاهليت ) و آن كس كه در
مِنْ اَسْبَابِكَ بِحَبْلِ الشَّرَفِ الاْطْوَلِ وَ النّاصِعِ الْحَسَبِ فى ذِرْوَةِ
ميان اسباب و وسائل تو بلندترين ريسمان شرف را گرفت و آن كس كه حسب پاك و خالصش بر بلندترين
الْكاهِلِ الاْعْبَلِ وَ الثّابِتِ الْقَدَمِ عَلى زَحاليفِها فِى الزَّمَنِ الاْوَّلِ
شانه هاى مردان عالم قرار داشت و آن ثابت قدم بر روى لغزشگاهها در آن زمان پيشين
وَ عَلى الِهِ الاْخْيارِ الْمُصْطَفَيْنَ الاْبْرارِ وَ افْتَحِ اللّهُمَّ لَنا مَصاريعَ
و بر خاندان نيكوكار برگزيده خوش كردارش و بگشا براى ما خدايا لنگه هاى در
الصَّباحِ بِمَفاتيحِ الرَّحْمَةِ وَ الْفَلاحِ وَ اَلْبِسْنِى اللّهُمَّ مِنْ اَفْضَلِ خِلَعِ
بامدادان را به كليدهاى رحمت و رستگارى و بپوشانم خدايا از بهترين خلعتهاى
الْهِدايَةِ وَالصَّلاحِ وَ اَغْرِسِ اللّهُمَّ بِعَظَمَتِكَ فى شِرْبِ جَنانى
هدايت و شايستگى و بجوشان خدايا به عظمت خويش در جويبار دلم
يَنابيعَ الخُشُوعِ وَ اَجْرِ اللّهُمَّ لِهَيْبَتِكَ مِنْ اماقى زَفَراتِ الدُّمُوعِ
چشمه هاى خشوع و جارى ساز خدايا براى هيبتت از گونه هايم مشكهاى اشك
وَ اَدِّبِ اللّهُمَّ نَزَقَ الْخُرْقِ مِنّى بِاَزِمَّةِ الْقُنُوعِ اِلهى اِنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِى
و ادب كن خدايا سبك مغزى و تندخويى مرا به مهارهاى قناعت (يا خوارى در سؤ ال ) خدايا اگر در ابتدا
الرَّحْمَةُ مِنْكَ بِحُسْنِ التَّوْفيقِ فَمَنِ السّالِكُ بى اِلَيْكَ فى واضِحِ
رحمت تو از روى حسن توفيق به سراغ من نمى آمد پس چه كسى بود كه مرا در اين
الطَّريقِ وَ اِنْ اَسْلَمَتْنى اَناتُكَ لِقاَّئِدِ الاْمَلِ وَ الْمُنى فَمَنِ الْمُقيلُ
راه روشن بسويت آرد و اگر حلم و بردبارى تو مرا بدست آرزو و ميل سركش سپارد پس چه كسى
عَثَراتى مِنْ كَبَواةِ الْهَوى وَ اِنْ خَذَلَنى نَصْرُكَ عِنْدَ مُحارَبَةِ النَّفْسِ
لغزشهاى مرا از زمين خوردنهاى هوا و هوس ناديده بگيرد و اگر در هنگام جنگ با نفس
وَالشَّيْطانِ فَقَدْ وَكَلَنى خِذْلانُكَ اِلى حَيْثُ النَّصَبِ وَالْحِرْمانِ اِلهى
و شيطان يارى تو نباشد مسلماً همان يارى نكردنت مرا بدست رنج و حرمان سپارد خدايا
اَتَرانى مآ اَتَيْتُكَ اِلاّ مِنْ حَيْثُ الاْمالِ اَمْ عَلِقْتُ بِاَطْرافِ حِبالِكَ اِلاّ
تو بخوبى مرا مى بينى كه نزدت نيامدم جز از راه آرزوها (و آنها بود كه مرا به درگاهت آورد) يا شده كه بسر رشته هاى فضل
حينَ باعَدَتْنى ذُنُوبى عَنْ دارِ الْوِصالِ فَبِئْسَ الْمَطِيَّةُ الَّتِى امْتَطَتْ
و كرمت چنگ زنم جز وقتى كه گناهانم مرا از خانه وصال دور سازد پس چه بد مركبى است اين مركب
نَفْسى مِنْ هَواها فَواهاً لَها لِما سَوَّلَتْ لَها ظُنُونُها وَ مُناها وَ تَبّاً لَها
هوا و هوس كه نفس من بر آن سوار شده پس واى بر اين نفس كه گمانهاى باطل و آرزوهاى بيجايش در نزد او جلوه كرد و
لِجُرْاَتِها عَلى سَيِّدِها وَ مَوْلاها اِلهى قَرَعْتُ بابَ رَحْمَتِكَ بِيَدِ
نابود باد كه بر آقا و مولاى خويش دليرى كرد خدايا من در رحمتت را بدست اميدم
رَجاَّئى وَ هَرَبْتُ اِلَيْكَ لاجِئاً مِنْ فَرْطِ اَهْواَّئى وَ عَلَّقْتُ بِاَطْرافِ
كوبيدم و از فرط هواهاى نفسانى به حال پناهندگى بسوى تو گريختم و بند كردم بسر رشته هاى
حِبالِكَ اَنامِلَ وَ لاَّئى فَاْصْفَحِ اللّهُمَّ عَمّا كُنْتُ اَجْرَمْتُهُ مِنْ زَلَلى
كرمت انگشتان دوستى ام را پس درگذر خدايا از جرمهايى كه من از روى لغزش
وَ خَطاَّئى وَ اَقِلْنى مِنْ صَرْعَةِ [رِدآئى ] فَاِنَّكَ سَيِّدى وَمَوْلاىَ
و خطا كردم و نگاهم دار از حمله بيماريم (كه دچار گشته ام ) زيرا كه تويى آقا و مولايم
وَ مُعْتَمَدى وَ رَجائى وَ اَنْتَ غايَةُ مَطْلُوبى وَ مُناىَ فى مُنْقَلَبى
و تكيه گاه و اميدم و تويى منتهاى خواسته و آرمانم در دنيا
وَ مَثْواىَ اِلهى كَيْفَ تَطْرُدُ مِسْكيناً الْتَجَاءَ اِلَيْكَ مِنَ الذُّنُوبِ هارِباً
و عقبايم خدايا چگونه برانى از درگاهت بيچاره اى را كه در حال فرار از گناهان به تو پناه آورده
اَمْ كَيْفَ تُخَيِّبُ مُسْتَرْشِداً قَصَدَ اِلى جَنابِكَ ساعِياً اَمْ كَيْفَ تَرُدُّ
يا چگونه نوميد سازى راه جويى را كه شتابان آهنگ حضرت تو را كرده يا چگونه بازگردانى
ظَمْئانَ وَرَدَ اِلى حِياضِكَ شارِباً كَلاّ وَ حِياضُكَ مُتْرَعَةٌ فى ضَنْكِ
تشنه اى را كه براى نوشيدن (آب ) بر سر حوضهاى تو آمده نه هرگز چنين نخواهى كرد با اينكه حوضهاى (پرفيضت )
الْمُحُولِ وَ بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ وَ الْوُغُولِ وَ اَنْتَ غايَةُ الْمَسْئُولِ
در سخت ترين خشكساليها لبريز است و در خانه ات براى خواستن و ورود در آن باز است و تويى انتهاى خواسته
وَ نِهايَةُ الْمَاْمُولِ اِلهى هذِهِ اَزِمَّةُ نَفْسى عَقَلْتُها بِعِقالِ مَشِيَّتِكَ
(خواستاران ) و منتهاى آرزوى (آرزومندان ) خدايا اين مهارهاى نفس من است كه به پاى بند مشيت تو آنها را بستم
وَ هذِهِ اَعْباَّءُ ذُنُوبى دَرَاْتُها بِعَفْوِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ هذِهِ اَهْوآئِىَ الْمُضِلَّةُ
و اين است بارهاى سنگين گناهانم كه به اميد عفو و رحمتت بر زمين نهادم و اين است هوسهاى گمراه كننده ام
وَكَلْتُها اِلى جَنابِ لُطْفِكَ وَ رَاْفَتِكَ فَاجْعَلِ اللّهُمَّ صَباحى هذا ناِزلاً
كه به آستان لطف و مهرت سپردم پس اى خدا اين بامداد مرا چنان مقرر كن
عَلَىَّ بِضِياَّءِ الْهُدى وَ بِالسَّلامَةِ فِى الدّينِ وَ الدُّنْيا وَ مَساَّئى جُنَّةً مِنْ
كه با انوار هدايت و سلامت در دين و دنيا بر من فرود آيد و شامم را سپرى از
كَيْدِ الْعِدى وَ وِقايَهً مِنْ مُرْدِياتِ الْهَوى اِنَّكَ قادِرٌ عَلى ما تَشآءُ
نيرنگ خطرناك دشمنان و پناهگاهى از پرتگاههاى هوا و هوس قرار ده كه تو بر هر چه بخواهى
تُؤتِى الْمُلْكَ مَنْ تَشآءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشآءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشآءُ
توانايى ملك و سلطنت را به هر كه خواهى مى دهى و از هركه خواهى برگيرى و عزت دهى هر كه را خواهى
وَ تُذِلُّ مَنْ تَشآءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَدير
تاریخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392 زمان : 19:22نویسنده : اميرعباس
برچسبها: دعاي صباح, دعا صباح, ,
دعاى روز جمعه
بنام خداى بخشاينده مهربان
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الاْوَّلِ قَبْلَ الاِْنْشاَّءِ وَ الاِْحْياَّءِ وَ الاْخِرِ بَعْدَ فَناَّءِ الاْشْياَّءِ
ستايش خاص خداييست كه آغاز هستى پيش از پيدايش و زندگى است و پايان پس از فناء موجودات ،
الْعَليمِ الَّذى لا يَنْسى مَنْ ذَكَرَهُ وَ لا يَنْقُصُ مَنْ شَكَرَهُ وَ لا يَخيبُ
دانايى كه هر كه يادش كند وى را از ياد نبرد و نعمتش را از آنكه سپاس مى دارد نكاهد
مَنْ دَعاهُ وَ لا يَقْطَعُ رَجاَّءَ مَنْ رَجاهُ اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُكَ وَ كَفى بِكَ
و نوميد نسازد آنكه او را بخواند و اميد اميدوارش را قطع نكند خدايا من تو را گواه گيرم و گواه بودن تو كافى است
شَهيداً وَ اُشْهِدُ جَميعَ مَلاَّئِكَتِكَ وَ سُكّانَ سَماواتِكَ وَ حَمَلَةَ عَرْشِكَ
و گواه گيرم تمام فرشتگان و ساكنين آسمانها و حاملين عرشت را
وَ مَنْ بَعَثْتَ مِنْ اَنْبِياَّئِكَ وَ رُسُلِكَ وَ اَنْشَاْتَ مِنْ اَصْنافِ خَلْقِكَ اَنّى
و پيمبران و رسولانت را كه برانگيختى و انواع موجودات بى حسابى را كه آفريدى (همه را گواه گيرم )
اَشْهَدُ اَنَّكَ اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ وَ لا عَديلَ
كه من گواهى دهم تويى خدايى كه معبودى جز تو نيست و يگانه اى كه شريك و همتا ندارى
وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِكَ وَ لا تَبْديلَ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
و خلاف و تغيير و تبديلى در گفتار تو نيست و گواهى دهم كه محمد صلى الله عليه و آله
عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ اَدّى ما حَمَّلْتَهُ اِلَى العِبادِ وَ جاهَدَ فِى اللّهِ عَزّ َوَ جَلَّ
بنده و رسول تو است كه بدانچه ماءمورش كرده بودى به بندگانت رساند و درباره خداى عزوجل
حَقَّ الْجِهادِ وَ اَنَّهُ بَشَّرَ بِما هُوَ حَقُّ مِنَ الثَّوابِ وَ اَنْذَرَ بِما هُوَ صِدْقٌ
آنطور كه بايد كوشش كرد و بدان پاداش نيكى كه حق و درست بود مژده داد و بدان عقابى كه راست بود
مِنَ الْعِقابِ اَللّهُمَّ ثَبِّتْنى عَلى دينِكَ ما اَحْيَيْتَنى وَ لا تُزِغْ قَلْبى بَعْدَ
بيم داد خدايا تا مرا زنده نگاه دارى بر دين خويش ثابتم گردان و دلم را پس از آنكه
اِذْ هَدَيْتَنى وَ هَبْ لى مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً اِنَّكَ اَنْتَ الْوَهّابُ صَلِّ عَلى
راهنماييم كرده اى منحرف مساز و به من از نزد خود رحمتى بخشاى كه همانا تويى بخشايشگر درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَ عَلى آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنى مِنْ اَتْباعِهِ وَ شيعَتِهِ وَ احْشُرْنى
محمد و بر آلش و مرا از پيروان و شيعيانش قرار ده و در گروه وى محشورم كن
فى زُمْرَتِهِ وَ وَفِّقْنى لاِداَّءِ فَرْضِ الْجُمُعاتِ وَ ما اَوْجَبْتَ عَلَىَّ فيها
و موفقم دار براى اداء فرائض جمعه ها و طاعاتى كه در آنها بر من واجب كردى
مِنَ الطّاعاتِ وَ قَسَمْتَ لاِهْلِها مِنَ الْعَطاَّءِ فى يَوْمِ الْجَزاَّءِ اِنَّكَ اَنْتَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ
و عطاهايى كه در روز جزا به اهل آن (طاعات و جمعه ها) قست كرده اى كه همانا تويى مقتدر فرزانه
تاریخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392 زمان : 16:11نویسنده : اميرعباس
برچسبها: دعاي روز سه شنبه, دعاي روز سه شنبه, دعاي جمعه, دعاي جمعه, مناجات جمعه, مناجات جمعه, مناجات روز جمعه,
دعاى روز پنجشنبه
بنام خداى بخشاينده مهربان
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى اَذْهَبَ اللَّيْلَ مُظْلِماً بِقُدْرَتِهِ وَ جاَّءَ بِالنَّهارُ مُبْصِراً
ستايش خاص خدايى است كه شب تار را به قدرتش برد و روز روشن را
بِرَحْمَتِهِ وَ كَسانى ضِياَّئَهُ وَ اَنَا فى نِعْمَتِهِ اَللّهُمَّ فَكَما اَبْقَيْتَنى لَهُ
برحمت خويش بياورد وروشنى روزرا درآن حال كه مستغرق نعمتش بودم دربرم كرد خداياهمچنانكه مرا تا به امروز نگهداشتى
فَاَبْقِنى لاِمْثالِهِ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِىِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ لا تَفْجَعْنى فيهِ وَ
براى روزهاى ديگر امثال آن نيز نگهدار و درود فرست بر محمد و آلش و داغدارم مكن در
فى غَيْرِهِ مِنَ اللَّيالى وَ الاْيّامِ بِارْتِكابِ الْمَحارِمِ وَ اكْتِسابِ الْمَأثِمِ
اين روز و شبها و روزهاى ديگر به سبب دست زدن به كارهاى حرام و فراهم آوردن گناهان
وَ ارْزُقْنى خَيْرَهُ وَ خَيْرَ ما فيهِ وَخَيْرَ ما بَعْدَهُ وَ اصْرِفْ عَنّى شَرَّهُ وَ
و خير اين روز و آنچه در آن است و خير روزهاى بعد را نيز روزى من گردان و شر اين روز و آنچه در آن است و
شَرَّ ما فيهِ وَ شَرَّما بَعْدَهُ اَللّهُمَّ اِنّى بِذِمَّةِ الاِْسْلامِ اَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ وَ
شر روزهاى بعدش را از من دور گردان خدايا من به پيمان اسلام به سويت توسل جويم و
بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ اَعْتَمِدُ عَلَيْكَ وَ بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفى صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ
به حرمت قرآن بر تو اعتماد كنم و به وسيله محمد مصطفى صلى الله عليه و
آلِهِ اَسْتَشْفِعُ لَدَيْكَ فَاعْرِفِ اللّهُمَّ ذِمَّتِىَ الَّتى رَجَوْتُ بِها قَضاَّءَ
آله در نزدت شفاعت جويم پس بشناس خدايا پيمانى را كه بدان اميد برآوردن
حاجَتى يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ اَللّهُمَّ اقْضِ لى فِى الْخَميسِ خَمْساً لا
حاجتم را دارم اى مهربانترين مهربانها خدايا در روز پنجشنبه پنج حاجتم را برآور كه جز
يَتَّسِعُ لَها اِلاّ كَرَمُكَ وَ لا يُطيقُها اِلاّ نِعَمُكَ سَلامَةً اَقْوى بِها عَلى
بزرگوارى تو گنجايش آنها را ندارد و جز نعمتهاى تو بر آن توانا نيست : تندرستى كه بوسيله آن بر
طاعَتِكَ وَ عِبادَةً اَسْتَحِقُّ بِها جَزيلَ مَثُوبَتِكَ وَ سَعَةً فِى الْحالِ مِنَ الرِّزْقِ
انجام طاعتت نيرو گيرم ، و پرستشى كه بدان مستحق پاداشت گردم ، و فراخى در حال از طريق روزى
الْحَلالِ وَ اَنْ تُؤْمِنَنى فى مَواقِفِ الْخَوْفِ بِاَمْنِكَ وَ تَجْعَلَنى مِنْ
حلال ، و ديگر آنكه مرا در توقفگاههاى خوفناك (برزخ و قيامت ) بوسيله امان خود ايمن گردانى و از
طَوارِقِ الْهُمُومِ وَالْغُمُومِ فى حِصْنِكَ وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
حوادث اندوهناك و غمگين در پناه خود قرارم دهى و درود فرست بر محمد و آلش
وَاجْعَلْ تَوَسُّلى بِهِ شافِعاً يَوْمَ الْقِيمَةِ نافِعاً اِنَّكَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمينَ
و توسل مرا بدان حضرت در روز قيامت شفيع و سودمند براى من قرار ده كه همانا تو مهربانترين مهربانانى
تاریخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392 زمان : 16:8نویسنده : اميرعباس