هشتم : بخواند اين مناجات مرويّه از ابن خالويه را كه نقل كرده و گفته اين مناجات حضرت اميرالمؤ منين و امامان از فرزندان او است كه در ماه شعبان مى خواندند:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُكَ وَاْسمَعْ
خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و بشنو دعايم را هنگامى كه تو را خوانم و بشنو
نِدائى اِذا نادَيْتُكَ وَاَقْبِلْ عَلىَّ اِذا ناجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَيْكَ وَوَقَفْتُ
صدايم را هر گاه تو را صدا زنم و رو به من كن هرگاه با تو راز گويم زيرا من به سوى تو گريختم و پيش رويت
بَيْنَ يَدَيكَ مُسْتَكيناً لَكَ مُتَضرِّعاً اِلَيْكَ راجِياً لِما لَدَيْكَ ثَوابى
ايستادم در حال بيچارگى و فروتنى به درگاهت و اميدوارم ثوابم را كه در پيش تو است
وَتَعْلَمُ ما فى نَفْسى وَتَخْبُرُ حاجَتى وَتَعْرِفُ ضَميرى وَلا يَخْفى
و تو آنچه را من در دل دارم مى دانى و حاجتم را آگاهى و از نهادم باخبرى
عَلَيْكَ اَمْرُ مُنْقَلَبى وَمَثْواىَ وَما اُريدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقى واَتَفَوَّهُ
و سرانجام كار و سرمنزل من بر تو روشن است و نيز آنچه را مى خواهم از گفتارم بدان لب گشايم و آن طلبى
بِهِ مِنْ طَلِبَتى وَاَرْجُوهُ لِعاقِبَتى وَقَدْ جَرَتْ مَقاديرُكَ عَلَىَّ يا سَيِّدى
را كه مى خواهم به زبان آرم و اميد آن را براى سرانجام كارم دارم ، اى آقاى من مقدّرات
فيما يَكُونُ مِنّى اِلى آخِرِ عُمْرى مِنْ سَريرَتى وَعَلانِيَتى وَبِيَدِكَ لا
تو بر من جارى گشته در آنچه از من تا آخر عمر سر زند چه از كارهاى پنهانم و چه آشكارم و بدست تو است نه
بِيَدِ غَيْرِكَ زِيادَتى وَنَقْصى وَنَفْعى وَضَرّى اِلهى اِنْحَرَمْتَنى فَمَنْ
به دست ديگرى كم و زياد شدن و سود و زيان من خدايا اگر توام محروم كنى پس كيست
ذَاالَّذى يَرْزُقُنى وَاِنْ خَذَلْتَنى فَمَنْ ذَاالَّذى يَنْصُرُنى اِلهى اَعُوذُ
كه روزيم دهد و اگر تو خوارم كنى پس كيست كه ياريم دهد خدايا پناه برم
بِكَ مِنَ غَضَبِكَ وَحُلُولِ سَخَطِكَ اِلهى اِنْ كُنْتُ غَيْرَ مُسْتَاْهِلٍ
به تو از خشمت و فرو ريختن عذابت خدايا اگر من شايستگى رحمت تو را ندارم
لِرَحْمَتِكَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلىَّ بِفَضْلِ سِعَتِكَ اِلهى كَاَنّى
ولى تو شايسته آنى كه از زياده بخششت به من احسان كنى خدايا خود را چنان
بِنَفْسى واقِفَةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ وَقَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَكُّلى عَلَيْكَ فَقُلْتَ ما
مى نگرم كه گويا در برابرت ايستاده و آن توكل نيكويى كه بر تو دارم بر سر من سايه افكنده و تو نيز آنچه را
اَنْتَ اَهْلُهُ وَتَغَمَّدْتَنى بِعَفْوِكَ اِلهى اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلى مِنْكَ
شايسته آنى درباره من فرموده و مرا در سراپرده عفو خويش پوشانده اى خدايا اگر بگذرى پس كيست
بِذلِكَ وَاِنْ كانَ قَدْ دَنا اَجَلى وَلَمْ يُدْنِنى مِنْكَ عَمَلى فَقَدْ جَعَلْتُ
كه از تو بدين كار سزاوارتر باشد و اگر مرگم نزديك شده و عملم مرا به تو نزديك نكرده من به ناچار قرار مى دهم
الاِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَيْكَ وَسيلَتى اِلهى قَدْ جُرْتُ عَلى نَفْسى فِى
اقرار به گناه را وسيله خويش به درگاهت خدايا من بر خويشتن ستم كردم در
النَّظَرِ لَها فَلَهَا الْوَيْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها اِلهى لَمْ يَزَلْ بِرُّكَ عَلَىَّ اَيّامَ
آن توجهى كه بدان كردم پس واى بر او اگر نيامرزيش خدايا پيوسته در دوران زندگى نيكى تو
حَيوتى فَلا تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنّى فى مَماتى اِلهى كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ
بر من مى رسد پس نيكيت را در هنگام مرگ نيز از من مگير خدايا من چگونه ماءيوس شوم از اينكه پس از مرگ مورد حسن
نَظَرِكَ لى بَعْدَ مَماتى وَاَنْتَ لَمْ تُوَلِّنى اِلاّ الْجَميلَ فى حَيوتى اِلهى
نظر تو واقع گردم در صورتى كه در دوران زندگيم جز به نيكى سرپرستيم نكردى خدايا
تَوَلَّ مِنْ اَمْرى ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَعُدْ عَلَىَّ بِفَضْلِكَ عَلى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ
سرپرستى كن كار مرا چنانچه تو شايسته آنى و توجه كن بر من به فضل خويش كه همچون گنهكارى هستم
جَهْلُهُ اِلهى قَدْ سَتَرْتَ عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْيا وَاَنَا اَحْوَجُ اِلى سَتْرِها
كه نادانيش سراپا او را فراگرفته خدايا براستى تو گناهانى را در دنيا بر من پوشاندى كه من به پوشاندن آنها
عَلَىَّ مِنْكَ فى الاُْخْرى اِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَِحَدٍ مِنْ عِبادِكَ الصّالِحينَ
در آخرت محتاج ترم (در دنيا پوشاندى ) با اينكه آشكارش نكردى براى هيچيك از بندگان شايسته ات
فَلاتَفْضَحْنى يَوْمَ الْقِيمَةِ عَلى رُؤُسِ الاْشْهادِ اِلهى جُودُكَ بَسَطَ
اى خدا پس در روز قيامت در برابر ديدگان مردم مرا رسوا مكن خدايا جود و بخششت
اَمَلى وَعَفْوُكَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلى اِلهى فَسُرَّنى بِلِقاَّئِكَ يَوْمَ تَقْضى
آرزويم را گستاخ كرده و گذشت تو برتر است از عمل من خدايا مرا در آن روزى
فيهِ بَيْنَ عِبادِكَ اِلهى اعْتِذارى اِلَيْكَ اِعْتِذارُ مَنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ
كه ميان بندگانت داورى كنى به ديدارت مسرور ساز خدايا عذرخواهى من به درگاهت عذرخواهى كسى است كه بى نياز
قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرى يا اَكْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَيْهِ الْمُسيئُونَ اِلهى
نشده از پذيرفتن عذرش پس عذر مرا بپذير اى بزرگوارترين كسى كه گنهكاران به درگاهش معذرت خواهى كنند خدايا
لا تَرُدَّ حاجَتى وَلا تُخَيِّبْ طَمَعى وَلا تَقْطَعْ مِنْكَ رَجاَّئى وَاَمَلى
حاجتم را بازمگردان و طمعم را به نوميدى مكشان و اميد و آرزويم را از درگاهت قطع مفرما
اِلهى لَوْ اَرَدْتَ هَوانى لَمْ تَهْدِنى وَلَوْ اَرَدْتَ فَضيحَتى لَمْ تُعافِنى
خدايا اگر خوارى مرا خواسته بودى راهنمائيم نمى كردى و اگر رسوائيم را مى خواستى تندرستيم نمى دادى
اِلهى ما اَظُنُّكَ تَرُدُّنى فى حاجَةٍ قَدْ اَفْنَيْتُ عُمْرى فى طَلَبِها مِنْكَ
خدايا گمان ندارم كه مرا بازگردانى در مورد حاجتى كه عمر خويش را در خواستن آن از تو سپرى كردم
اِلهى فَلَكَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً داَّئِماً سَرْمَداً يَزيدُ وَلا يَبيدُ كَما تُحِبُّ
خدايا ستايش خاص تو است ستايش ابدى جاويدان هميشگى كه فزون شود ولى كم نگردد بدان نحو كه دوست دارى
وَتَرْضى اِلهى اِنْ اَخَذْتَنى بِجُرْمى اَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَاِنْ اَخَذْتَنى
و خوشنود شوى خدايا اگر مرا به جنايتم ماءخوذ دارى من هم تو را به عفوت بگيرم و اگر به گناهم
بِذُنُوبى اَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَاِنْ اَدْخَلْتَنىِ النّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَها اَنّى
بگيرى من هم تو را به آمرزشت بگيرم و اگر به دوزخم ببرى بدوزخيان اعلام مى كنم كه من
اُحِبُّكَ اِلهى اِنْ كانَ صَغُرَ فى جَنْبِ طاعَتِكَ عَمَلى فَقَدْ كَبُرَ فى
تو را دوست دارم خدايا اگر عمل من در جنب اطاعت تو كوچك است ولى آرزويم در
جَنْبِ رَجاَّئِكَ اَمَلى اِلهى كَيْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَيْبَةِ مَحْروماً
كنار اميد تو بزرگ است خدايا چگونه من از پيش تو محروم برگردم
وَقَدْ كانَ حُسْنُ ظَنّى بِجُودِكَ اَنْ تَقْلِبَنى بِالنَّجاةِ مَرْحُوماً اِلهى
با اينكه چنان حسن ظنى من به جود و بخششت داشتم كه مرا مورد رحمت خويش قرار داده با نجات بازم خواهى گرداند خدايا
وَقَدْ اَفْنَيْتُ عُمْرى فى شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَاَبْلَيْتُ شَبابى فى سَكْرَةِ
من عمرم را در حرص غفلت از تو سپرى كردم و جوانيم را در مستى دورى از تو
التَّباعُدِ مِنْكَ اِلهى فَلَمْ اَسْتَيْقِظْ اَيّامَ اغْتِرارى بِكَ وَرُكُونى اِلى
از بين بردم و از اينرو خدايا بيدار نشدم در آن روزگارى كه به كرم تو مغرور بودم و به راه خشم
براي ادامه دعا به ادامه مطلب براجعه كنيد:
نویسنده : اميرعباس
برچسبها: مناجات شعبانيه, مناجات, شعبان, شعبانيه, مناجات شعبان,
هفتم در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نيمه آن بخوانداين صلوات مَرْويّه ازحضرت امام زين العابدين عليه السلام را:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِكَةِ
خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد درخت نبوت و جايگاه رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان
وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ وَاَهْلِ بَيْتِ الْوَحْىِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ
و معدن دانش و خاندان وحى خدايا درود فرست بر محمد و آل
مُحَمَّدٍ الْفُلْكِ الْجارِيَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ يَاءْمَنُ مَنْ رَكِبَها وَيَغْرَقُ
محمد كشتى جارى در اقيانوسهاى بيكران ايمن شود هر كه سوار آن كشى گردد و غرق شود
مَنْ تَرَكَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ
كسى كه آن را واگذارد، هر كه بر ايشان تقدم جويد از دين بيرون رفته و كسى كه از ايشان عقب ماند به نابودى گرايد ولى ملازم ايشان
لاحِقٌ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْكَهْفِ الْحَصينِ وَغِياثِ
به حق خواهد رسيد خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد آن پناه گاه محكم و فريادرس
الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكينِ وَمَلْجَاءِ الْهارِبينَ وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمينَ اَللّهُمَّ
بيچاره درمانده و پناه گريختگان و دستاويز محكم براى وسيله جويان خدايا درود
صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً كَثيرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضاً وَلِحَقِّ
فرست بر محمد و آل محمد درود بسيارى كه موجب خوشنودى ايشان گردد و حق
مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَقَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْكَ وَقُوَّةٍ يا رَبَّ الْعالَمينَ
محمد و آل محمد اداء گشته و انجام وظيفه ما شده باشد به جنبش و نيروى تو اى پروردگار جهانيان
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبينَ الاْبْرارِ الاْخْيارِ الَّذينَ
خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد آن پاكان نيكوكار برگزيده آن كسانى كه
اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلايَتَهُمْ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
حقوقشان را واجب كردى و اطاعت و دوستيشان را فرض نمودى خدايا درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِكَ وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِيَتِكَ
محمد و آل محمد و آباد كن دل مرا به اطاعت خود و به وسيله نافرمانيت رسوايم مكن
وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ
و روزى من گردان كه كمك مالى دهم بر كسى كه روزيت را بر او تنگ كردى بوسيله آنچه بر من فراخ گرداندى از
فَضْلِكَ وَنَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِكَ وَاَحْيَيْتَنى تَحْتَ ظِلِّكَ وَهذا شَهْرُ
فضل خويش و گستردى بر من از عدل خويش و مرا در زير سايه ات زنده داشتى و اين ماه
نَبِيِّكَ سَيِّدِ رُسُلِكَ شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ
پيمبرت و آقاى رسولانت ماه شعبان است كه اطراف آن را به رحمت و خوشنودى خود پوشاندى
الَّذى كانَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَالِه وَسَلَّمَ يَدْاَبُ فى صِيامِهِ
آن ماهى كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم كوشش بسيار داشت در روزه
وَقِيامِهِ فى لَياليهِ وَاَيّامِهِ بُخُوعاً لَكَ فى اِكْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ
و شب زنده داريش هم در شبها و هم در روزهايش بخاطر فروتنى در برابر تو در مورد گرامى داشتن و بزرگداشتنش هم چنان
حِمامِهِ اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فيهِ وَنَيْلِ الشَّفاعَةِ لَدَيْهِ
تا هنگام مرگش خدايا پس ما را كمك ده تا روش او را در اين ماه پيروى كنيم و به شفاعتى كه نزد او است برسيم
اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفيعاً مُشَفَّعاً وَطَريقاً اِلَيْكَ مَهيَعاً وَاجْعَلْنى لَهُ
خدايا قرار ده او را براى من شفيعى پذيرفته و راهى بسويت كه همواره باشد و مرا پيرو او گردان
مُتَّبِعاً حَتّى اَلْقاكَ يَوْمَ الْقِيمَةِ عَنّى راضِياً وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِياً قَدْ
تا به جايى كه در روز قيامت تو را در حالى ديدار كنم كه از من خوشنود باشى و گناهانم را ناديده گيرى
اَوْجَبْتَ لى مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَاَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَمَحَلَّ الاْخْيارِ
و براى من واجب كرده باشى از جانب خود رحمت و خوشنودى را و مرا در خانه هميشگى (بهشت جاويدان ) و منزلگاه نيكان فرود آرى
تاریخ : شنبه 18 خرداد 1392 زمان : 20:58نویسنده : اميرعباس
برچسبها: صلوات هر روز شعبان, صلوات, شعبان, روز, هر روز,
در فضيلت و اعمال ماه شعبان است بدانكه شعبان ماه بسيار شريفى است و منسوب است به حضرت سيد انبياءصَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله و آن حضرت اين ماه را روزه مى داشت و وصل مى كرد به ماه رمضان و مى فرمود شعبان ماه من است هر كه يك روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت او را واجب شود و از حضرت صادق عليه السلام روايت است كه چون ماه شعبان داخل مى شد حضرت امام زين العابدين عليه السلام اصحاب خود را جمع مى نمود و مى فرمود اى گروه اصحاب من مى دانيد اين چه ماهى است اين ماه شعبان است و حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله مى فرمود شعبان ماه من است پس روزه بداريد در اين ماه براى محبّت پيغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود بحقّ آن خدايى كه جان علىّ بن الحسين به دست قدرت اوست سوگند ياد مى كنم كه از پدرم حسين بن على عَليهَاالسَّلام شنيدم كه فرمود شنيدم از اميرالمؤ منين عليه السلام كه هر كه روزه دارد شعبان را براى محبّت پيغمبر خدا و تقرّب بسوى خدا دوست دارد خدا او را و نزديك گرداند او را به كرامت خود در روز قيامت و بهشت را براى او واجب گرداند و شيخ روايت كرده از صفوان جمال كه گفت فرمود به من حضرت صادق عليه السلام كه وادار كن كسانى را كه در ناحيه و اطراف تو هستند بر روزه شعبان گفتم فدايت شوم مگر مى بينى در فضيلت آن چيزى فرمود بلى بدرستى كه رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله هرگاه مى ديد هلال شعبان را امر مى فرمود مُنادى را كه ندا مى كرد در مدينه اى اهل مدينه من رسولم از جانب رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله بسوى شما مى فرمايد آگاه باشيد بدرستى كه شعبان ماه من است پس خدا رحمت كند كسى را كه يارى كند مرا بر ماه من يعنى روزه بدارد آن را پس گفت حضرت صادق عليه السلام كه اميرالمؤ منين عليه السلام مى فرمود كه فوت نشد از من روزه شعبان از زمانى كه شنيدم منادى رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله ندا كرد در شعبان و فوت نخواهد شد از من تا مدتى كه حيات دارم ان شاء الله تعالى پس مى فرمودكه روزه دو ماه كه شعبان و رمضان باشد توبه و مغفرت است از خدا و روايت كرده اسماعيل بن عبد الخالق كه گفت بودم نزد حضرت صادق عليه السلام كه در ميان آمد ذكر روزه شعبان حضرت فرمود كه در فضيلت روزه شعبان چنين و چنان است حتى آنكه مردى مرتكب خون حرام مى شود پس روزه مى گيرد شعبان را نفع مى بخشد او را و آمرزيده مى شود و بدانكه اعمال اين ماه شريف بر دو قِسم است اعمال مشتركه و اعمال مختصه
تاریخ : شنبه 18 خرداد 1392 زمان : 20:53نویسنده : اميرعباس
برچسبها: فضيلت ماه شعبان, شعبان, فضيلت, ماه, ماه شعبان, فضيلت ماه, فضيلت شعبان,
از جمله اعياد عظيمه است و روزى است كه حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله در آن روز به رسالت مبعوث گرديد و جبرئيل به پيغمبرى بر آن حضرت نازل شد و از براى آن چند عمل است:
اوّل : غسل
دوّم : روزه و آن يكى از چهار روزى است كه در تمام سال امتياز دارد براى روزه گرفتن و برابر است با روزه هفتاد سال .
سيّم : بسيار صلوات فرستادن .
چهارم : زيارت حضرت رسول و اميرالمؤ منين عليهما و آلهما السَّلامُ .
پنجم : شيخ در مصباح فرموده از رَيّان بن الصّلت مروى است كه حضرت امام جواد عليه السلام در زمانيكه در بغداد بود روز نيمه رجب و روز بيست و هفتم را روزه گرفت و جميع حشم آنحضرت روزه گرفتند و ما را امر فرمود كه بجا آوريم دوازده ركعت نماز كه خوانده شود در هر ركعت حمد و سوره و بعد از فراغ از نمازها خوانده شود هر يك از حمد و توحيد و مُعَوَّذَتين چهار مرتبه و
لا اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَكْبَرُ وَسُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّبِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ
چهار مرتبه اللّهُ اللّهُ رَبِّى لا اُشْرِكُ بِهِ شَيْئا چهار مرتبه لا اُشْرِكُ بِرَبِّى اَحَدا چهار مرتبه .
ششم: و نيز شيخ روايت كرده از جناب ابوالقاسم حسين بن رُوح رَحَمهُاللّهُ كه فرموده بجا مى آورى در اين روز دوازده ركعت نماز مى خوانى در هر ركعت حمد وسوره اى كه آسان باشد و تشهّد مى خوانى و سلام مى دهى و مى نشينى و مى گوئى بين هر دو ركعتى :
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فى الْمُلْكِ
ستايش خاص خدايى است كه فرزندى براى خود نگرفته و شريكى در فرمانروايى ندارد
وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبيراً يا عُدَّتى فى مُدَّتى يا
و ياورى از خوار شدن ندارد (چون خوارى ندارد) و به كمال بزرگى او را ياد كن اى توشه من در دوران عمرم اى
صاحِبى فى شِدَّتى يا وَليّى فى نِعْمَتى يا غِياثى فى رَغْبَتى يا
رفيق من در سختيم اى سرپرست من در نعمتم اى فريادرس من در آنچه خواهم اى
نَجاحى فى حاجَتى يا حافِظى فى غَيْبَتى يا كافِىَّ فى وَحْدَتى يا
بر آرنده حاجتم اى نگهبان من در غيابم اى كفايت كننده ام در گوشه تنهايى اى
اُنْسى فى وَحْشَتى اَنْتَ السّاتِرُ عَوْرَتى فَلَكَ الْحَمْدُ واَنْتَ الْمُقيلُ
همدمم در وحشتم تويى پرده پوش عيبهاى من پس ستايش تو را است و تويى ناديده گيرنده
عَثْرَتى فَلَكَ الْحَمْدُ وَاَنْتَ الْمُنْعِشُ صَرْعَتى فَلَكَ الْحَمْدُ صَلِّ عَلى
لغزشم پس ستايش تو را است و تويى برخيزاننده من هنگام افتادنم پس ستايش تو را است درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْتُرْ عَوْرَتى وَآمِنْ رَوْعَتى وَاَقِلْنى عَثْرَتى
محمد و آل محمد و بپوشان عيبم را و ايمنى بخش هراسم را و ناديده گير لغزشم را
وَاصْفَحْ عَنْ جُرْمى وَتَجاوَزْ عَنْ سَيِّئاتى فى اَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ
و چشم بپوش از جرمم و بگذر از گناهانم در زمره بهشتيان بدان
الصِّدْقِ الَّذى كانُوا يُوَعَدُونَ
وعده راستى كه بدانها داده شده
پس چون فارغ شدى از نماز و دعا مى خوانى هر يك از حمد و اخلاص و مُعَوَّذَتَيْن و قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِرُونَ و اِنا اَنْزَلناهُ و آية الكرسى را هفت مرتبه و بعد مى گوئى لا اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَكْبَرُ وَسُبْحانَ اللّهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ هفت مرتبه و بعد مى گوئى هفت مرتبه اللّهُ اللّهُ رَبَّى لا اُشْرِكُ بِهِ شَيْئا و مى خوانى هر دعا كه خواهى .
هفتم : در اقبال و در بعض نسخ مصباح است كه مستحبّ است در اين روز اين دعا را بخوانند:
يا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ وَالتَّجاوُزِ وَضَمَّنَ نَفْسَهُ الْعَفْوَ وَالتَّجاوُزَ يا مَنْ
اى كه دستور داده به عفو و گذشت و خود او هم عفو و گذشت (از گنهكاران را) ضمانت كرده اى كه
عَفى وَتَجاوَزَ اُعْفُ عَنّى وَتَجاوَزْ يا كَريمُ اَللّهُمَّ وَقَدْ اَكْدَى
عفو كرده و گذشت فرمودى مرا مورد عفو و گذشت خويش قرار ده اى كريم خدايا جستجو
الطَّلَبُ وَاَعْيَتِ الْحيلَةُ وَالْمَذْهَبُ وَدَرَسَتِ الاْمالُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ
به جايى نرسيد و راه چاره و رفتن بسته شد و آرزوها كهنه گشت و اميد بريده شد
اِلاّ مِنْكَ وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ اِلَيْكَ
جز از تو كه يكتايى و شريكى ندارى خدايا من بخوبى مى يابم كه راههاى جستجو بسوى تو
مُشْرَعَةً وَمناهِلَ الرَّجاَّءِ لَدَيْكَ مُتْرَعَةً واَبْوابَ الدُّعاَّءِ لِمَنْ دَعاكَ
گشوده است و آبشخورهاى اميد در نزد تو پر از آب است و درهاى دعاء براى كسى كه تو را بخواند
مُفتَّحَةً وَالاِْسْتِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِكَ مُباحَةً وَاَعْلَمُ اَنَّكَ لِداعيكَ
باز است و ياريت براى آنكس كه از تو يارى خواهد آماده و مباح است و بخوبى مى دانم كه تو آماده
بِمَوْضِعِ اِجابَةٍ وَللصّارِخِ اِلَيْكَ بِمَرْصَدِ اِغاثَةٍ وَاَنَّ فِى اللَّهْفِ اِلى
اجابت دعاى خوانندگانت هستى و مهياى فريادرسى فريادخواهان از درگاهت مى باشى و اين را هم مى دانم كه در پناهنده
جُودِكَ وَالضِّمانِ بِعِدَتِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلينَ وَمَنْدُوحَةً عَمّا
شدن به جود تو و اعتماد به وعده تو عوض كاملى از منع بخيلان و بى نيازى وسيعى است از آنچه
فى اَيْدِى الْمُسْتَاْثِرينَ وَاَنَّكَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ اِلاّ اَنْ تَحْجُبَهُمُ
در دست توانگران و ثروتمندان است و مى دانم كه تو از خلق خويش در حجاب نشوى مگر آنكه اعمال ايشان
الاْعْمالُ دُونَكَ وَقَدْ عَلِمْتُ اَنَّ اَفْضَلَ زادِ الرّاحِلِ اِلَيْكَ عَزْمُ اِرادَةٍ
ميان تو و ايشان حجاب قرا دهد و اين را هم دانسته ام كه بهترين توشه كسى كه به سوى تو كوچ كند يك تصميم جدى
يَخْتارُكَ بِها وَقَدْ ناجاكَ بِعَزْمِ الاِرادَةِ قَلْبى وَاَسْئَلُكَ بِكُلِّ دَعْوَةٍ
و نيرومندى است كه تو را بدان اختيار كند و با يك چنين تصميمى دل من با تو براز و نياز پرداخته از تو خواهم به حق هر دعائى
دَعاكَ بِها راجٍ بَلَّغْتَهُ اَمَلَهُ اَوْصارِخٌ اِلَيْكَ اَغَثْتَ صَرْخَتَهُ اَوْ مَلْهُوفٌ
كه تو را دعا كرده بدان شخص اميدوارى كه به آرزويش رسانده اى يا فريادخواهى كه به درگاه تو فريادخواهى كرده و به دادش رسيده
مَكْرُوبٌ فَرَّجْتَ كَرْبَهُ اَوْ مُذْنِبٌ خاطِئٌ غَفَرْتَ لَهُ اَوْ مُعافىً اَتْمَمْتَ
يا دلسوخته گرفتارى كه تو گرفتاريش را بر طرف كرده يا گنهكار خطاپيشه اى كه تو او را آمرزيده اى يا تندرستى كه نعمتت
نِعْمَتَكَ عَلَيْهِ اَوْ فَقيرٌ اَهْدَيْتَ غِناكَ اِلَيْهِ وَلِتِلْكَ الَّدعْوَةِ عَلَيْكَ حَقُّ
را بر او تمام كرده اى يا ندارى كه از توانگرى خود به او داده اى و چنين دعايى به درگاهت حقى پيدا كرده
وَعِنْدَكَ مَنْزِلَةٌ اِلاّ صَلَّيْتَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَقَضَيْتَ حَوائِجى
و در پيش تو منزلت و مقامى يافته كه درود فرستى بر محمد و آل محمد و برآورى حاجاتم را
حَوائِجَ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَهذا رَجَبٌ الْمُرَجَّبُ الْمُكَرَّمُ الَّذى اَكْرَمْتَنا
حاجات دنيا و آخرت و اين ماه رجب المرجب و ماه گرامى است آن ماهى كه
بِهِ اَوَّلُ اَشْهُرِ الْحُرُمِ اَكْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَيْنِ الاُْمَمِ يا ذَاالْجُودِ وَالْكَرَمِ
نخستين ماه محترم است و ما را بدان گرامى داشته اى از ميان ساير امتها اى صاحب
نویسنده : اميرعباس